بودن در کنار هم، برای لحظات سخت

تو این رابطه ایی که عمقش انقدر زیاده که هر مشکلی رو توی خوش حل میکنه ( علی رغم اینکه مدتش خیلی طولانی نیست ، البته که برای تو) کم پیش نیومده لحظاتی که آشوب تمام رابطه و خودمون رو گرفته باشه. نمونه بارزش روزهای 3شنبه و 4شنبه هفته پیش بود. و این آشوب علی رغم اینکه تلاش زیادی کردیم ، هردومون، واسه دفعش، آثارش مونده. یکی از اثراتش همین حسی هست که الان داریم توی شرکت.

اما مریمم، همه زندگیم. ما شرایط بدتری رو هم پشت سر گذاشتیم، حتی تنهایی، وقتی کنار هم نبودیم. و امروز با هم و در کنار هم مطمینم خیلی خوب تمام این مشکلات رو مدیریت می کنیم.

سر فرصت و کاملا به موقع از اینجا میزنیم بیرون، شرکت خودمونو فعال میکنیم، و بالای سر همه اینها زندگی خودمونو آغاز می کنیم.

مریمم. امروز یکی دیگه از اولین ها اتفاق افتاد. اولین باری که کلاس داشتی و توی وقت استراحت بهم زنگ نزدی. مطمینا نیاز به استراحت، آرامش و کلی چیزای دیگه داری بین کلاس. و من خوشحال خواهم شد که تو آروم باشی و سرحال.

امشب میخوام برم و واسه نیکان یه هدیه خیلی کوچولو بگیرم. واسه آشتی باهاش.آشتی اون با من

مریمم، نفسم ، دارم میزنم بیرون که برم خرید. واسه عشقمم ویتامین C بخرم و بعدش بیام دم کلاس.

دوستت دارم مریمم. خیلی خیلی خیلی زیاد نفسم