و شروعی دوباره

ساخت وبلاگ
مریمم، عزیز دلم

این مطلب از دیشب تا الان دقیقا ۴ مرتبه ویرایش شده.امیدوارم مجددا نشه.

راستش دیشب به خیلی چیزها فکر کردم.خیلی چیزهایی که توی مدت یک هفته گذشته به شدت تاثیر گذاشته توی رابطه عاشقانه من و تو. چیزهایی که گاها میشه خوند و حتی شنید از تو که داریم اشتباه میریم. نمیدونم چرا ولی توی یک هفته گذشته، ما و روابطمون تحت تاثیر همه بود جز خودمون.چیزهایی که بودند اما یهو بیرون زدن.آخرین باری که با آرامش و عاشقانه یه آهنگ گوش کردیم توی کیش بود. چقدر دلم اون آرامش رو میخواد مریمم. چقدر.

دقیقا نمیدونم باید چیکار کنم که این تنشی که توی رابطه به صورت زیرپوستی داره جفتمونو اذیت می‌کنه از بین ببرم. قطعا یه سری حساسیت‌های زیادی من موثر هستن تو بروز این تنش ها. یه بخش دیگه اش برمیگرده به درخواست من از تو، برای بریدن و رفتن با هم. 

همونطوری که دیروز توی کوه صحبت کردیم، من دیشب واقعا تا صبح بیدار موندم برای تعیین تکلیف با خودم.توی یه برزخ خیلی بد. یه طرف  حساسیت‌های خاص حاصل این دوست داشتن و یه طرف آرامش و آسایش تو. قطعا روزی که با هم باشیم خیلی از این حرفها و موارد حل خواهند شپ. مطمینم. اما دیشب و امروز، کفه آرامش تو چربید، همونطور که همیشه گفته بودم. بنابراین از امروز سعی میکنم تمام اون حساسیتهایی که روی آدمها، رفتارها، حرفها و هرچیز دیگه هست رو کنترل کنم یا حداقل درونی. در مورد لباس هم دیشب بهت گفتم و پرونده اون رو بسته ام.

میدونم روزهای خاصی رو در پیش رو دارم. بدون تمام تلاشمو میکنم که آرامش به تو و رابطه برگرده.

راستی یه چیز دیگه. شاید لازم بدونی یکمی کم شم. خودم اینو نمیخوام. اما اگر اینو فکر میکنی لازمه بهم بگو. مریمم، واسه ثانیه حرف زدن باهات دلتنگم، اما این موضوع با تو و در اختیار تو.

دوستت دارم، اونجوری که هیچ کس تاحالا دوستت نداشته و نخواهد داشت.

پیام تو، پیام تو. فقط و فقط مال تو

24 مهر، مریم تو :

کلی نوشتم و پاک شد .. باز تلاش میکنم بشه مث قبلی ..

پیامم، عزیزدلم ..

روزهای سختی بود، پر از اضطراب و تشویش .. بعضا نگرانی واسه من و ناراحتی واسه تو و بالعکس ..

دقیقا امروز صبح توی راه و توی ماشین، داشتم فک میکردم به لحظه های خوش کنارهم بودنمون توی کیش و دقیقا حال کردن با آهنگهامون .. چقدددررر دلم تنگه اون لحظه ها و حسهاست

پیامم، دوست داشتنمون باید همون چتری باشه که نذاره این حرف و حدیثا بریزن سرمون .. البته که دیدی یهو توی یه باد شدید باد چتر رو برمیگردونه و غافلگیرت میکنه؟ نمیخوام این غافلگیری رو، دوسش ندارم .. نمیخوامش

باید و باید مراقب باشیم، مراقب خودمون و البته رابطمون 

۲۴ مهر، پیام تو

مریمم

چه تعبیر قشنگی از چتر و باد بکار بردی. مریمم. قطعا این چتر باید حفظ شه، حتی اگه طوفان بیاد، تلاش می‌کنیم بگیرمش تو سینه باد، نه در جهتش. قدرت عشق ما میتونه همه چیز رو نگه داره. البته با هم و با کمک هم.

مریمم، دارم فکر میکنم به صبح تا عصری که با حضور یه راننده ولی با هم قراره بریم گچساران. درسته مثه کیش نیست ولی سعی میکنم خوب باشه. 

مریمم، تو اولین فرصت صحبتی باید در مورد کار حرف برنیم. یه بیزنس موفق موفق با تو. اینم یکی دیگه از اولین ها هست. یه اولین خوب و موفق.

پیام عاشقت.وای که چقدر دلم برات تنگه مریمم

ساعت خوش...
ما را در سایت ساعت خوش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hamraahbato بازدید : 30 تاريخ : سه شنبه 25 مهر 1396 ساعت: 23:31